کلبه عشق







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات






پسرکی از مادرش پرسید: مادر چرا گریه میکنی؟؟؟!!!!
مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت: نمیدانم عزیزم،نمیدانم!!!!!.
پسر نزد پدرش رفت و گفت:بابا چرا مامان همیشه گریه میکنه؟؟؟!!! اون چی میخواد؟؟!!!!
پدرش تنها دلیلی که به ذهنش میرسید،این بود که: همه زنها گریه میکنند بی هیچ دلیلی!!!!
پسرک قانع شد ولی هنوز از اینکه زنها خیلی راحت به گریه می افتند،متعجب بود.
یک بار در خواب دید که دارد با خدا صحبت میکند،از خدا پرسید: خدایا چرا زنها این همه گریه میکنند؟؟!!!!!!!!
خدا جواب داد : من زن را به شکل ویژه ای آفریده ام . به شانه های او قدرتی داده ام تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند ،به بدنش قدرتی داده ام تا بتواند درد زایمان را تحمل کند ، به دستانش قدرتی داده ام که حتی اگر تمام کسانش دست از کار بکشند، او به کار ادامه دهد. به او احساسی داده ام تا با تمام وجود به فرزندانش عشق بورزد ، حتی اگر او را هزاران بار اذیت کنند، به او قلبی داده ام تا همسرش را دوست بدارد ، از خطاهای او بگذرد و همواره در کنار او باشد و به او اشکی داده ام، تا هرهنگام که خواست ، فرو بریزد . این اشک را منحصرا برای او خلق کرده ام تا هرگاه نیاز داشت بتواند از آن استفاده کند.زیبایی یک زن در لباسش ، مو ها ، یا اندامش نیست . زیبایی زن را باید در چشمانش جست و جو کرد ، زیرا تنها راه ورود به قلبش آْنجاست



نظرات شما عزیزان:

هدیه
ساعت17:44---26 خرداد 1391
توصیف زیبایی بود خیلی خوشم اومد.....

iهستی
ساعت21:32---23 خرداد 1391
سلام ببخشید دیر میام من آدرس اون وبلاگتونم ندارم
هروقت آپ میشید خبرم کنید

مطالبتونم عالی بود
یادت نره خبرم کنی


baran
ساعت11:40---22 خرداد 1391
salam
khobe webeton,bazam miam omide khoda


مهران
ساعت1:06---16 خرداد 1391
سلام
وب جالب و قشنگی داری
خوشحال مشم به منم سر بزنی
من آپم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[+] نوشته شده توسط روزبه در 1:15 قبل از ظهر | |